اهمال کاری
آنچه در این مقاله میخوانید
اهمال کاری
اهمال کاری یا به تعویق انداختن کارها یکی از ویژگیهای شخصیتی است که در زوج های مشکل دار شایع است. اهمال کاری ریشه در کمال گرایی، وسواس، اضطراب، افسردگی و ناتوانی در نه گفتن دارد.
در این مورد با درمان مشکلات روانی می توان این ویژگی های ناکارآمد را کنترل کرد، اما همواره اینطور نیست و در مواردی، اهمال کاری ناشی از بلوغ شخصیتی ناکافی و مسئولیت گریزی است که باید به آن توجه کرد.
سپیده می گوید: همسرم به هیچ یک از درخواست های من نه نمی گوید و به من قول می دهد که در اسرع وقت آنها را انجام خواهد داد؛ اما آنقدر قضیه را کش می دهد که من، خسته و فلاکت زده، یا از خیر آن درخواست میگذرم یا ناچار می شوم که خود آن را انجام دهم.
از انجایی که اهمال کاری یکی از ویژگیهای تخریب گرانه است، لازم است دلایل آن بررسی و رفع شود؛ زیرا نه تنها باعث بروز تنش در روابط زناشویی می شود بلکه فرزندانی که شاهد اهمال کاری والدین خود هستند آن رفتار ها را از والدین خود می آموزند. به افراد اهمال کار باید کمک کرد تا:
- به دلیل اهمال کاری خود پی ببرند.
- اگر از عهده ی انجام کاری بر نمی آیند، مسئولیت آن را نپذیرند.
- مدیریت و تنظیم زمان را یاد بگیرند.
- از کمال گرایی دست بردارند و انجام دادن کارها با کیفیت متوسط را در اولویت قرار دهند.
- خود را به انجام دادن وظایف شخصی مجبور کنند.
درمان اهمال کاری
- قدرشناسی از فرصت به دست آمده: نکته قابل ملاحظه این که، شخص اگر گذر زمان و فرصت های پیش آمده را درک نکند و حرکت زمان را به فراموشی سپرد، در واقع، خود را گول زده است. برای درمان وقت ناشناسی اموری را می توان توصیه کرد:
- توجه به ضایع سازی عمر که با گذر آن، تدبیری بر جبرانش نیست.
- تعیین وقت معین برای انجام هر کار: از حضرت علی علیه السلام نقل شده است: «کل مؤجل یتعلل بالتسویف»؛ آنان که (در انجام کار) مهلت دارند، در انجام آن کوتاهی می کنند. اغلب اهمال کاری ها نتیجه عدم آگاهی شخص از وقت معین برای انجام آن کار است. اگر انجام کاری را مطلق و بدون قالب گیری زمانی در نظر بگیریم، معمولاً اهمال به آن راه می یابد. برای درمان، باید شخص زمان را بشناسد و بر آن مبنا کار را اندازه گیری کند؛ یعنی برای هرکاری زمان پایان در نظر بگیرد.
- تعیین دقیق تاریخ تحویل: با توجه به این که راه پیش گیری از اهمال در انجام کار، تعیین وقت معین برای پایان آن است، لازم است در اندازه گیری زمانی و مقایسه توان خویش در اجرای به موقع آن دقت کافی داشته باشیم.
- . استفاده از طرح پنج دقیقه ای: برای این که از ایستا بودن خود در انجام کار جلوگیری کنید، زمان را به اجزای مختلف تقسیم نمایید. به این شکل که، برای شروع هر کار تنها بر مبنای پنج دقیقه وقت در نظر بگیرید و پنج دقیقه پنج دقیقه برای خود برنامه ریزی کنید. کوتاه بودن زمان، به شما کمک می کند تا کار را به انجام رسانید.
- . استفاده از فن «جزء جزء»:کار خود را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید تا بتوانید بر آن مسلط شده و از عهده انجامش برآیید؛ به عنوان مثال، هر پنج صفحه مقاله خود را بخشی به حساب آورده و پس از انجام هر بخش، پاداشی مناسب برای خود در نظر بگیرید، سپس به انجام سایر بخش ها بپردازید.
- . اولویت بندی کارها: اشخاص برای خود وظایف گوناگونی را در نظر می گیرند. هرکسی باید بتواند کارهای با اهمیت تر را با اولویت اول انجام دهد. این تقسیم بندی، بی شک شما را مقید خواهد کرد تا به کاری که فوریت بیش تری دارد، بیندیشید. در این مورد، اگر به طور جدی در انجام آن تسریع نکنید، اهمال کاری شما در سایر امور نیز تأثیر خواهد گذاشت. فرصت چون ابر می گذرد، پس فرصت های خیر را غنیمت شمارید. شکی نیست که در یک زمان هیچ گاه قادر به انجام چندین کار نیستیم، پس باید ارزشمندترین کار را در اولین فرصت ممکن به انجام رسانیم.
- . مشخص کردن کارها: احتمالاً دیگران شما را فرد مسامحه کار بدانند، ولی شما بر این باور نباشید و آن ها را خرده گیر بدانید. شاید در بعض موارد این گونه باشد، ولی به طور کلی نظم و ترتیب در زندگی نقش سازنده ای دارد و تأخیر در انجام وظیفه، شخص را با خطری جدی روبه رو می سازد که هرگز قابل جبران نیست. چرا نباید همواره از اوقات خود به نحو منطقی استفاده بهینه برد؟برای درمان این معضل، باید به برنامه های خود نظم داد و هر کار را در زمان مناسب به انجام رساند.
- اقدام به کار در حد توان: گاه انسان به کاری مبادرت می کند که آن کار از حد توان و طاقت او به مراتب فراتر است. در این جا شخص با انتخاب غلط، زمینه اهمال کاری خود را فراهم ساخته است.بنابراین، هر کس اول باید توان خویش را در انجام کارها درست برآورد کند و سپس کاری درخور و مناسب با توانش بپذیرد. چنانچه خداوند متعال به اندازه توان هر کس به او مسؤولیت داده است.
- تلاش در ایجاد انگیزه و پرهیز از تنبلی و بی حالی: از عوامل
دیگر اهمال کاری تنبلی و بی حالی است. طرفداران نظریه “گشتالت” همچون ورتیمر کهلر و کافکا بر این باورند که انسان با اندیشه تکامل گرایی، پیوسته در تلاش برای رفع کمبودهای ذهنی خویش است؛ چرا که انسان ها به نواقص خود آگاهی داشته و برای رفع آن تلاش می کنند. تنها کسانی که تحمل ناکامی را ندارند و خود را در برابر ناملایمات زندگی ضعیف می بینند، دهان به شکوه گشوده و مأیوس می شوند و به تنبلی روی می آورند.
برای درمان تنبلی، چند نکته ذیل قابل توجه است:
- با یک یا چند شکست خود را حقیر ندانید و در انجام کار همت به خرج دهید. با توجه به فواید کوشش و مبادرت در انجام کارها، می توان با بی حالی و تنبلی به مبارزه برخاست. امام علی علیه السلام در نامه ای به برخی از یاران خود این گونه نگاشته اند: «فتدارک ما بقی من عمرک، و لا تقل غدا و بعد غد …»، پس باقی مانده عمرت را قدر بشناس، و [در مبادرت به انجام کار] فردا، پس فردا مکن.
- عزم را جزم کنید تا بی حالی و سستی را در خود بشکنید. درد سستی را با داروی عزم و اراده ای جازم درمان کنید.
- درک خطرات بی حالی و تنبلی: توجه به خطرات زیان بار تنبلی، موجب عبرت برای خردمندان است.
- توجه به نتایج وحشتناک اهمال کاری: نکته ای که می تواند انسان را در فرار از تنبلی کمک کند، نگریستن به نتایج اهمال، تنبلی و بی حالی است.
- پرهیز از غفلت: اگر قدری دقت شود، شخص تنبل در غفلت و بی خبری به سر می برد تا به هلاکت رسد. امام
- شکستن بستر اهمال کاری: بی شک توجیه حفظ موقعیت شخصی،بستر اهمال کاری است. اهمال کار هر چند بخواهد برای اهمال خود دلیل و برهان اقامه کند ولی خودش می داند که دلایلش قانع کننده نیست، بلکه برای فرار از مسؤولیت، آن براهین ساختگی را عنوان می کند. در ابتدای امر، استفاده از این روش برای فرد اهمال کار قدری شرم آور است ولی به تدریج، با گذشت زمان اقامه این گونه دلایل بی اساس بر او عادی شده و بدتر از آن، درک زشتی توجیه نابجا از بین می رود.از این بدتر، شخص با عذر و بهانه تراشی، رفتار خود را منطقی جلوه داده، در نتیجه با این رفتار، اهمال کاری را در خود تقویت کرده و هر بار که عذری می تراشد، یک گام از اصلاح خود دورتر می شود. انسان هرقدر با سوادتر باشد، از توجیهات دقیق تری برای اغفال خود و دیگران سوء استفاده می کند.
اهمال کار برای درمان خویش پیش از هر چیز باید از عامل تقویت و ماندگار شدن اهمال کاری بپرهیزد؛ یعنی از توجیه کارهای خویش اجتناب کند و توجه داشته باشد که خود را گول نزند. البته، پایان کارش بر او پوشیده و آرزویش او را گول می زند، شیطان نیز موکل اوست تا گناه و عصیان را برای او زینت دهد. توصیه دیگر از آن بزرگوار این است که، شخص اهمال کار راه بازگشت مناسب را به هیچ قیمتی از دست ندهد
برای پرهیز از افتادن در ورطه توجیه گرایی، اموری را باید مورد توجه قرار داد:
- . برای موجّه جلوه دادن تأخیر در انجام کار، دلایل گوناگون را دستاویز برای دفاع از خود قرار ندهد.
- از دیگران هم توجیه برای فرار از وظیفه را نپذیرد، تا اهمال در آن ها تقویت نشود.
- . از کسی که مسؤولیت کاری را داشته، تنها نتیجه کار سؤال شود؛ چرا که برنامه ریزی و مدیریت از وظایف اوست و به ما ربطی ندارد.
- به فرد توجه داده شود که ما نسبت به سوء برنامه ریزی شخص، هیچ مسؤولیتی نداشته و حتی تمایل به شنیدن توجیهات او نداریم.
- توجه داشتن و بیدار باش دادن به این که توجیه کردن اشتباه، خود اشتباهی دیگراست
- توجه به عواقب توجیه گرایی، که اهمال کاری را به شکل اعتیادی بی درمان در می آورد. هنگامی که توجیه عادت شد،
- تلقین درمانی: اکثر روان شناسان بر این باورند که روان درمانی عقلانی هیجانی، سه جنبه شناختی، انگیزشی و رفتاری دارد. این بنیان فکری به فعالیت و کار اهمیت می دهد؛ زیرا کار کردن رفتار منطقی انسان است. اگر رفتار انسان به روشی هدف دار انجام گیرد، جایی برای اهمال کاری نخواهد بود؛ چرا که تنها انجام کار، انسان را از تردید، بی تکلیفی و ترس نجات می دهد. به طور مثال، آن که از سخنرانی در برابر جمع هراس دارد، هر چه آمادگی او برای سخن گفتن کم تر باشد، ترس او بیش تر تقویت می شود؛ چرا که ترس نتیجه ضعف روحی شخص است. در نتیجه، او باید تلاش کند تا با جرأت و بدون واهمه سخنرانی کند. هرگاه از انجام کاری هراس داشتی، خود را به ناگاه در آن موقعیت قرار ده. وقتی در برابر انجام کاری پاداش دریافت می کنید، در حقیقت بر انجام آن کار تشویق شده اید و آن را در دفعات بعدی با رغبت بیش تری انجام می دهید.ولی هرگاه در برابر کاری که انجام داده اید پاداش دریافت نکنید، در فرصت های بعدی چندان رغبتی برای انجام آن نخواهید داشت. دو کار کنار هم را در نظر بگیرید، اگر بر یکی از آن ها پاداش بگیرید و دیگری را پاداش کم تر دریافت کنید، تقویت اولی بر کار دومی تأثیر گذاشته و آن کار نیز تقویت می شود.
- تنبیه و شرطی شدن اجتنابی. گو این که امروزه بسیاری از روان شناسان، تربیت از طریق تنبیه را چندان ارج نمی نهند، اما با تکیه بر قرآن، که کلامی وحیانی و خالی از هر اشتباه است، می توان دریافت که راه تربیت برخی از انسان ها، با شیوه تنبیه هموار می گردد. علاوه بر این، مناجات ها و دعاهای معتبری، همچون دعاهای موجود در صحیفه سجادیه و نیز تجارب فراوان، جملگی دلیل بر مفید بودن تنبیه بجا و مناسب برای درمان اهمال کاری است.
- شخصی می گفت: هرگاه به موقع کارم را انجام ندهم، تنها تأسف نمی خورم، بلکه برای خود تنبیهی درخور و مناسب در نظر می گیرم. نوع تنبیهات بستگی به میل و سلیقه افراد دارد، که می تواند میهمان کردن افراد، کمک به مستمندان، تمیز کردن اتاق، کمک بیش از اندازه معمول به دیگران، پرداخت صدقه، کمک به همسر در امر خانه و بالاخره، هر کار خیر دیگری که انجامش چندان مورد رغبت نیست، باشد. اگر شخص در پرداخت و یا انجام این گونه تنبیه ها به خود اعتماد ندارد، می تواند دیگری را در جریان امر قرار دارد و یا پول خود را نزد او به امانت بسپارد تا هنگام تخطی از قرار و تعهد خویش، وی آن را به حساب اعانات واریز کند.البته، یادآوری میزان جریمه به صاحب امانت و پول لازم است و گرنه اگر شخص اهمال کار بی خبر بماند، تأثیر اصلاحی در رفتار وی نخواهد داشت.
- تغییر محیط: شرایط و محیط می تواند در وضع اهمال کاری فرد، تأثیر داشته باشد. بسیاری از شاگردان در اطاق بسته ای، که کتاب های متنوع و وسایل سرگرم کننده دیگر در آن جا نهاده شده است، نمی توانند برای مطالعه یک موضوع خاص تمرکز داشته باشند؛ چون وقت خود را با مطالعه موضوعات گوناگون کتاب ها و یا گوش دادن به رادیو و ضبط صوت و دیدن تلویزیون و یا لم دادن و آرام آرام به خواب رفتن، از دست می دهند. همه این ها دست به دست هم می دهند تا شخص اهمال کار به دنبال فرصتی برای طفره رفتن باشد. در این صورت، به این اشخاص پیشنهاد می شود که به خواسته خود یا در فضای باز به مطالعه بپردازند و یا اگر مکان خلوتی مانند کتابخانه را مناسب تر دیدند، برای مطالعه به آن جا بروند.
- بازی با احتمالات: بیش تر اهمال کاران منتظر فرصت مناسبی هستند تا حوصله و حال کار پیدا شود، غافل از این که این روش خود بهانه ای برای به تأخیرانداختن فرصت های مناسب است. سؤال این است که چرا از نظریه احتمالات بهره نبریم؟ وقتی کار را با تأخیر انجام دهیم، بی شک شانس بهتر انجام دادن آن را از دست داده ایم. پس چرا با شروع کار، خود را یک گام به بهتر سازی آن نزدیک نکنیم؟در حالی که، مکرر تجربه کرده ایم، تا شروع نکنیم حال عبادت نیز خود به خود حادث نمی شود، و کارها بی دلیل به انجام نمی رسد.
- خودتنظیمی و یادآورنده ها: هرگاه کاری را به تعویق انداختیم، آن را در تقویم خود (و یا دفتری که بدین منظور در نظر گرفته شده) یادداشت کنیم. هر روز که به آن نظر می افکنیم، احساس نفرت از اهمال کاری در ما شکل می گیرد. از این رو در صدد درمان برمی آییم. در این روش، هم تنبیه وجود دارد و هم تشویق؛ تشویق از کاهش دفعات اهمال کاری و تنبیه از زیاد شدن دفعات آن. این، همان محاسبه است که دقت در به حساب آوردن می تواند مراقبت انسان را دقیق تر، عمیق تر و جدی تر سازد.
- استفاده از هم پیمانی. شخص با خود عهد ببندد که اهمال نکند و اگر با خود قراری گذاشت، تلاش کند تا در انجام آن کوشا باشد.
بیش تر اهمال کاران منتظر فرصت مناسبی هستند تا حوصله و حال کار پیدا شود، غافل از این که این روش خود بهانه ای برای به تأخیرانداختن فرصت های مناسب است. سؤال این است که چرا از نظریه احتمالات بهره نبریم؟ وقتی کار را با تأخیر انجام دهیم، بی شک شانس بهتر انجام دادن آن را از دست داده ایم.
میان بگذارد و از آنان همکاری بطلبد.توجه به الزام آور بودن عهد و میثاق نکته ای غیر قابل انکار و انسانی است.
نیاز به مشاوره حضوری دارید ؟!
اگر نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره در منزل دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید که مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp , IMO , Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۳۵۸۹۰۸۸۱۹ تماس حاصل فرمایید.