به راه اندازنده های و فرآیند غذا خوردن
افکاری که راجع به غذا خوردن دارید، از ناکجا سر بر نیاورده اند. همیشه یک به راه اندازند، وجود دارد که قبل از افکار شما ایجاد شده است. عنوان مثال، وقتی در حال برداشتن چیزی از کابینت هستید، یک پاکت چوب شور میبینید. دیدن چوب شورها یک به راه اندازنده به شمار میرود.
بعد شما فکرهایی از این قبیل دارید که اینها خوب به نظر می رسند… فکر میکنم بهتر است کمی از آن را بخورم. بعد پاکت را لمس میکنید و آن را برمی دارید، پاکت را باز میکنید و چوب شورها را در دهانتان می گذارید، اما به راهاندازنده ها به طور اتوماتیک به غذاخوردن منتهی نمی شوند. بلکه افکار شما تعیین می کنند که آیا واقعاً غذایی را بخورید یا خیر.
در زیر ۵ طبقه از به راه اندازنده ها ارائه شده اند. بررسی کنید کدامیک را تجربه کرده اید:
• زیست شناختی: فشارهای گرسنگی، تشنگی، ولع هایی که تحت تاثیر هورمونها ایجاد میشوند یا سایر فرایندهای زیست شناختی.
• محیطی: دیدن یا بوییدن غذا، تماشای برنامه آشپزی یا تبلیغ تجاری غذا.
• ذهنی: فکر کردن به غذا به عنوان مثال، فهمیدن اینکه تقریباً وقت نهار است، تصویر سازی ذهنی خوردن مقداری از غذای خوشمزه و فوق العاده، داشتن یک خاطره مثبت از غذای فوق العاده که در گذشته خورده بودید، یا یک خاطره منفی از گرسنگی یا محرومیت.
• هیجانی: تنش، اضطراب، ناراحتی، تنهایی، کسل بودن و سایر هیجان های منفی، همچنین هیجان های مثبتی نظیر شادی و هیجان زدگی.
• اجتماعی: دریافت پیشنهاد غذا خوردن یا بودن در حضور کسانی که مشغول غذا خوردن هستند.
برخی از به راه اندازنده های غذا خوردن مشخص هستند: از کنار یک پیتزا فروشی عبور میکنید و بوی خوش آن به مشامتان میخورد و برخی مشخص نیستند: ولع مشکلات دارید و متوجه نمی شوید که به واسطه هورمونها تحریک شده اید. خوشبختانه، توانایی شناسایی به راه اندازنده ایی که منتهی به غذاخوردن می شوند، خیلی مهم و حیاتی نیست. اما با این حال دانستن آن کمک کننده است که بتوانید پیش بینی کنید که چه چیزی احتمالاً برایتان به راه اندازنده محسوب میشود تا بتوانید به ویژه در شروع یک رژیم غذایی مواجه شدن با آن را به حداقل ممکن برسانید. اما به راه اندازنده هر چیزی که باشد، مهم نیست چون باید از توالی برای مقاومت در برابر تسلیم شدن در برابر غذایی که قرار نیست آن را بخورید، پیروی کنید.