تعجب
معنای لغوی تعجب:
تعجب . [ ت َ ع َج ْ ج ُ ] (ع مص ) شگفت زده شدن. فریب دادن و در فتنه انداختن کسی را.
معنای علمی تعجب:
شگفتی یک وضعیت ذهنی و فیزیولوژیکی است، یک پاسخ حیرتانگیز که توسط حیوانات و انسانها در نتیجه یک رویداد غیرمنتظره تجربه میشود.
معنای کاربردی تعجب:
فلج ذهنی خفیف هنگام مواجه با اتفاقات غیرمنتظره
تعجب میتواند هر تاثیری داشته باشد. یعنی می تواند خنثی/متوسط، خوشایند، ناخوشایند، مثبت یا منفی باشد. غافلگیری میتواند در سطوح مختلفی از شدت رخ دهد، از شدیدا غافلگیرکننده، که ممکن است پاسخ جنگ یا گریز را القا کند، یا غافلگیری کم که واکنش شدید کمتری به محرکها ایجاد میکند. غافلگیری ارتباط نزدیکی با ایده عمل مطابق با مجموعه ای از قوانین دارد. وقتی قواعد واقعیتی که رویدادهای زندگی روزمره را به وجود میآورند از انتظارات سرانگشتی جدا میشوند، غافلگیری نتیجه میشود. غافلگیری نشان دهنده تفاوت بین انتظارات و واقعیت، شکاف بین مفروضات و انتظارات ما در مورد رویدادهای دنیوی و روشی است که آن رویدادها در واقع رخ می دهند. این شکاف را میتوان پایه مهمی دانست که یافتههای جدید بر آن مبتنی است، زیرا شگفتیها میتوانند افراد را از نادانی خود آگاه کنند. اعتراف به نادانی نیز به نوبه خود می تواند به معنای دریچه ای به سوی دانش جدید باشد.
غافلگیری همچنین می تواند به دلیل نقض انتظارات رخ دهد. در مورد خاص ارتباط بین فردی، نظریه نقض انتظار (EVT) میگوید که سه عامل بر انتظارات فرد تأثیر میگذارد:
۱. متغیرهای فردی،
۲. متغیرهای محیطی،
۳. متغیرهای مربوط به ماهیت تعامل
متغیرهای متقابل شامل ویژگیهای افراد درگیر در ارتباط است و در این مثال ارتباطی که منجر به شگفتی میشود، از جمله: جنس، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سن، نژاد و ظاهر. متغییرهای تعاملی که بر غافلگیری تأثیر می گذارند عبارتند از: هنجارهای اجتماعی، هنجارهای فرهنگی، تأثیرات فیزیولوژیکی، تأثیرات بیولوژیکی و الگوهای رفتاری منحصر به فرد فردی. غافلگیری ممکن است به دلیل نقض یک، دو یا ترکیبی از هر سه عامل رخ دهد. سورپرایز همیشه نباید ظرفیت منفی داشته باشد. EVT پیشنهاد میکند که انتظارات بر نتیجه ارتباط بهعنوان تأیید، رفتارهایی در محدوده مورد انتظار یا نقض، رفتارهای خارج از محدوده مورد انتظار تأثیر میگذارند. EVT همچنین فرض میکند که تعاملات مثبت سطح جذب متخلف را افزایش میدهد، در حالی که نقض منفی جذابیت را کاهش میدهد. تخلفات مثبت باعث تعجب مثبت مانند جشن تولد غافلگیرانه می شود و تخلفات منفی باعث تعجب منفی مانند بلیط پارکینگ می شود. نقض مثبت ممکن است اعتبار، قدرت، جذابیت و متقاعدسازی را افزایش دهد. تخلفات منفی ممکن است آنها را کاهش دهد.
زبان بدن در تعجب
تعجب در چهره با ویژگی های زیر بیان می شود: ابروهایی که بالا میروند تا منحنی و بلند شوند. چین و چروکهای افقی در سرتاسر پیشانی. پلکهای باز: پلک بالا بالا رفته و پلک پایین به سمت پایین کشیده میشود و اغلب صلبیه سفید را در بالا و زیر عنبیه نمایان میکند. میدریاز اتساع مردمک یا انقباض مردمک میوز.
فک افتاده به طوری که لبها و دندانها از هم جدا شوند، بدون کشش اطراف دهان.
غافلگیری خودبخودی و غیرارادی اغلب تنها برای کسری از ثانیه بیان می شود. ممکن است بلافاصله با احساس ترس، شادی یا سردرگمی همراه شود. شدت غافلگیری با میزان افت فک مرتبط است، اما ممکن است در برخی موارد دهان اصلا باز نشود. بالا انداختن ابروها، حداقل به صورت لحظه ای، مشخص ترین و قابل پیش بینی ترین نشانه تعجب است. علیرغم فرضیه بازخورد چهره (که نمایش چهره در تجربه احساسات یا یک عامل تعیینکننده اصلی احساسات ضروری است)، در مورد غافلگیری، برخی تحقیقات نشان دادهاند که بین نمایش چهره شگفتانگیز و تجربه واقعی از تعجب، ارتباط وجود ندارد. تعجب. این امر حاکی از آن است که در بیان تعجب تنوعاتی وجود دارد. پیشنهاد شده است که غافلگیری اصطلاحی است که هم برای پاسخ مبهوت کننده و هم برای ناباوری است. تحقیقات جدیدتر نشان میدهد که بالا بردن ابروها بازخورد صورت را برای ناباوری فراهم میکند، اما باعث شگفتانگیزی نمیشود. اتساع و انقباض مردمک می تواند میزان شگفتی را از عمل تا واکنش فرد تعیین کند. ظرفیت مثبت نسبت به غافلگیری از طریق اتساع یا انبساط مردمک نشان داده می شود، جایی که ظرفیت منفی در غافلگیری با انقباض مردمک همراه است. اما، مطالعات جدیدتر اتساع مردمک را برای محرکهای منفی و مثبت نشان میدهد، که نشاندهنده یک برانگیختگی خودمختار عمومی مرتبط با اتساع مردمک است و نه ظرفیت عاطفی.
پاسخهای غیرکلامی به تعجب نیز میتواند تحتتاثیر انحراف صدا، مسافت، زمان، محیط، حجم، سرعت، کیفیت، زیر و بم، سبک صحبت کردن، و حتی سطح تماس چشمی ایجاد شده توسط فردی که سعی در ایجاد غافلگیری دارد، باشد. این نشانههای غیرکلامی کمک میکنند تا مشخص شود که تعجب درک شده دارای ظرفیت مثبت یا منفی است و تا چه حد تعجب توسط فرد ایجاد میشود.
پاسخهای کلامی در تعجب
زبانشناسی ممکن است در شکلگیری غافلگیری نقش داشته باشد. تئوری انتظار زبان (LET) بیان میکند که مردم هنجارها و انتظاراتی را در مورد استفاده مناسب از یک زبان در یک موقعیت خاص ایجاد میکنند. هنگامی که هنجارها یا انتظارات زبان کلامی نقض می شود، ممکن است تعجب رخ دهد. مدل EVT پشتیبانی میکند که انتظارات را میتوان به صورت شفاهی نقض کرد و این نقض ممکن است باعث تعجب در فرد شود. انتظارات از زبان کلامی که ممکن است به تعجب منجر شود ممکن است شامل، اما نه محدود به لفظ، فریاد، جیغ و نفس نفس زدن باشد. انتظارات فوق الذکر از زبان کلامی بیشتر با انتظارات منفی از تعجب مرتبط است، اما تعجب مثبت می تواند از تعامل کلامی نیز رخ دهد. نقض مثبت انتظارات که می تواند منجر به شگفتی مثبت شود، ممکن است شامل یک منبع با اعتبار پایین باشد که یک استدلال متقاعدکننده ایجاد می کند که منجر به تغییر باورها یا احساسات می شود و در نتیجه اعتبار گوینده را افزایش می دهد. حرکت از یک منبع با اعتبار کم به یک منبع با اعتبار بالا می تواند باعث شگفتی مثبت در بین افراد شود. عمل متقاعد شدن توسط گوینده مذکور همچنین میتواند باعث تعجب مثبت شود، زیرا ممکن است فردی تصور کرده باشد که گوینده دارای اعتبار بسیار پایینی برای ایجاد تغییر است و تغییر باورها یا احساسات باعث تعجب میشود.
پاسخهای فیزیولوژیک در تعجب
پاسخ فیزیولوژیکی غافلگیری در رده پاسخ بهت زده قرار می گیرد. کارکرد اصلی غافلگیری یا واکنش غافلگیرکننده این است که یک عمل در حال انجام را قطع کند و توجه را به یک رویداد جدید و احتمالاً مهم تغییر دهد. یک تغییر جهت خودکار تمرکز به محرک های جدید وجود دارد و برای یک لحظه کوتاه، باعث تنش در عضلات، به ویژه عضلات گردن می شود. مطالعات نشان میدهد که این پاسخ بسیار سریع اتفاق میافتد، به طوری که اطلاعات (در این مورد صدای بلند) در عرض ۳ تا ۸ میلیثانیه به پل مغزی میرسد و رفلکس کامل وحشت در کمتر از دو دهم ثانیه رخ میدهد. اگر واکنش مبهوت کننده به شدت از طریق غافلگیری ایجاد شود، پاسخ جنگ یا گریز را به همراه خواهد داشت، که یک رویداد مضر، حمله یا تهدید برای بقا است که باعث آزاد شدن آدرنالین برای افزایش انرژی می شود. وسیله ای برای فرار یا جنگیدن این پاسخ عموماً از نظر غافلگیری دارای ظرفیت منفی است. سورپرایز دارای یک ارزیابی اصلی است که چیزی را جدید و غیرمنتظره ارزیابی می کند، اما ارزیابی های جدید می توانند تجربه غافلگیری را به هیجان دیگری تغییر دهند. ارزیابی یک رویداد به عنوان جدید، غافلگیری را پیشبینی میکند، اما ارزیابی مکانیسم مقابله، پاسخی فراتر از غافلگیری، مانند سردرگمی یا علاقه را پیشبینی میکند.
آشنایی با محرک تعجب کننده
همانطور که افراد بیشتر به انواع خاصی از غافلگیری عادت می کنند، با گذشت زمان از شدت تعجب کاسته می شود. این لزوماً به این معنا نیست که مثلاً یک فرد در صحنه پرش یک فیلم ترسناک غافلگیر نشود، بلکه به این معناست که ممکن است فرد به دلیل آشنایی با فیلم های ترسناک منتظر صحنه پرش باشد و در نتیجه سطح غافلگیری را کاهش دهد. مدل EVT به حمایت از این ادعا کمک می کند زیرا با عادت کردن افراد به یک موقعیت یا ارتباط، احتمال اینکه موقعیت یا ارتباط باعث نقض انتظار شود کمتر و کمتر می شود و بدون نقض یک انتظار، غافلگیری نمی تواند رخ دهد.
کاربردهای هیجان تعجب
تعجب برای صبر کردن در مقابل وقایع جدید و ناآشنا تکامل یافته است تا در آن لحظه انسان تصمیم نامناسب نگیرد.
وقتی با موضوعی ناشناس مواجه می شویم فرایند تفکر متوقف می شود. دلیل توقف فکر نبودن اطلاعات قبلی جهت مقایسه با اطلاعات جدید است. این توقف فکر که در حالت عادی وجود ندارد علت اصلی هیجان تعجب است. ارگانیزم در حالت تعجب ناچار می شود به ارزیابی موضوع و جمع آوری اطلاعات برای تصمیم گیری اقدام کند.
تعجب برای القای فکر:
گاهی از متعجب کردن دیگران برای متوقف کردن فرآیند تفکر در فرد متعجب و القای فکر فرد متعجب کننده استفاده می شود. در این حالت از بیانات و رفتارهای عجیب و گاه غیرممکن برای متعجب کردن استفاده می شود. افراد کم هوش در زمان تعجب تلقین پذیر می شوند.
تعجب برای شاد کردن:
وقتی بر خلاف انتظار لطفی می کنید مخاطب متعجب و سپس شاد می شود. تعجب با مکانیزم توقف فکر زمینه پذیرش لطف و شادی را افزایش می دهد.
تعجب برای وحشت:
گاهی با رفتاری خشن و خارج از انتظار زمینه را برای پذیرش وحشت فراهم می کنند.