جنبش هدایت کودک
آنچه در این مقاله میخوانید
جنبش هدایت کودک
این فروید بود که نظریه اختلالات روانشناختی را به دنبال مشکلات حل نشده دوران کودکی مطرح کرد. آلفرد آدلر از نخستین پیروان فروید بود که دنبال این موضوع را گرفت که درمان کودک در حال رشد ممکن است موثرترین راه برای پیشگیری از روان نژندی های بزرگسالی باشد.
آدلر به هر زحمتی که شده، کلینیک هدایت کودکان را در وین سازماندهی کرد که در آنجا کودکان، خانوادهها و معلمان مورد مشاوره قرار میگرفتند. آدلر مطمئن و خوش بینانه دست به ترغیب و حمایت می زد. فن او به التیام احساسات حقارت کودکان کمک کرد، به نحوی که میتوانستند یک سبک زندگی سالم را بیابند و از طریق مفید بودن برای اجتماع، احساس موفقیت کنند. در سال ۱۹۰۹ روانپزشکی به نام ویلیام هیلی، موسسه آسیبشناسی روانی نوجوانان را در شیکاگو تاسیس کرد که به عنوان پیش درآمدی برای تاسیس کلینیک کودکان بود. در سال ۱۹۱۷ هیلی به بستون رفت و در آنجا مرکز مشاوره حقوقی قاضی بیکر را تاسیس کرد که به مشاوره کودکان و درمان کودکان بزهکار اختصاص یافت. هنگامی که در دهه ۱۹۲۰ جنبش هدایت کودک با اعتبار بنیاد مالی مشترک المنافع توسعه یافت، رادولف دریکرس، یکی از دانشجویان آدلر از عناصر بسیار تاثیرگذار ان بود. در سال ۱۹۲۴، انجمن روانپزشکی پیشگیرانه آمریکا برای جلوگیری از ناهنجاری عاطفی کودکان تشکیل گردید. اگرچه کلینیکهای مشاوره کودکان از نظر تعداد بعد از جنگ جهانی دوم محدود بودند، اما اکنون آنها در تمام شهرهای ایالات متحده به برنامه درمان برای مشکلات روانی دوران کودکی و مسائل پیچیده اجتماعی و خانوادگی که در این مشکلات نقش دارند، مشغول هستند. کم کم مشاوران کودکان نتیجه گرفتند که مشکل واقعی، آشکارترین مشکل علایم کودک نیست، بلکه تنشهایی در خانواده منبع این علائم است. ابتدا تمایل به سرزنش والدین به خصوص مادران وجود داشت. علت اصلی مشکلات روانی دوران کودکی بنابر نظر دیوید لوی حمایت بیش از حد مادرانه بود. مادرانی که در دوران رشد خود از عشق محروم شده بودند، بیش از حد مراقب فرزندان خویش بودند. برخی از آنها سلطهگر بودند و برخی دیگر کودکان را نازپرورده بار میآوردند. کودکان مادران سلطه جو در خانه مطیع بودند ولی در دوست یافتن مشکل داشتند. فرزندان مادران نازپرورده، در خانه سرکش و در مدرسه خوش رفتار بودند. در این مدت فریدا فرام ۔ ریچمن یکی از جنجالی ترین عبارات را در تاریخ روانپزشکی وضع کرد، مادران اسکیزوفرنی زا.
این زنان سلطهگر، پرخاشگر، طرد کننده و ناایمن، به ویژه وقتی با مردی منفعل ازدواج می کردند به نظر میرسید فرزندپروری بیمارگونه ای داشتند که به تولید اسکیزوفرنی منجر می گشت. توصیف آدلاید جانسون در مورد انتقال فراخود مختل مثالی دیگر از این است که چطور والدین برای ایجاد مشکلات بچه هایشان سرزنش میشوند. بر پایه نظریه جانسون رفتار ضد اجتماعی در بزهکاری و جنایتکاران روانی مربوط به نقص در فراخود آنهاست که توسط والدینشان به آنها منتقل شده است. گرایش به سرزنش والدین به ویژه مادران برای مشکلات موجود در خانواده یک هدف گیری اشتباه منقلب کننده بود که همچنان این حوزه از دست آن در امان نیست. با این وجود، با توجه به آنچه بین والدین و بچهها میگذشت، لوی، فرام ۔ ریچمن و جانسون به هموار کردن راه خانواده درمانی کمک کردند.
اگر چه اهمیت خانواده به رسمیت شناخته شده بود، اما مادران و فرزندان همچنان به صورت جدا درمان نمی شدند و بحث بین درمانگران در این زمینه که شاید بتوان در مورد روابط درمانی فردی مصالحه کرد، ترغیب نمیشد. روش معمول این بود که یک روانپزشک با کودک کار کند و یک مددکار اجتماعی مادر را ببیند. مشاوره مادر در اولویت دوم نسبت به هدف اولیه درمان کودک قرار داشت. در این مدل، خانواده دنباله کودک دیده میشود، نه برعکس آن. سرانجام تاکید بر جنبش هدایت کودک از مشاهده والدین به عنوان عناصر رنجآور به این دیدگاه تغییر کرد که آسیب شناسی در روابط میان والدین، بیماران و سایر افراد مهم زندگی نهفته است. این تغییر، پایبند های عمیقی داشت. دیگر آسیب روانشناختی در درون افراد جای نداشت، دیگر والدین معترض و بیماران قربانی نبودند. اکنون، مشکل، تعامل بین آنها بود. کار جان باولبی در کلینیک تاویستاک مثالی بود از گذار از فرد به سمت رویکرد خانوادگی. باولبی مشغول درمان یک کودک بود و کند پیش می رفت. او در درمان کودک احساس درماندگی میکرد و تصمیم گرفت که کودک و والدینش را با هم در یک جلسه ببیند. در نیمه اول جلسه دو ساعته، کودک و والدین به نوبت شکوه های خود را بیان کردند و هر یک دیگری را مقصر میدانست. در نیمه دوم جلسه، باولبی تفسیر خود از سهم هر کدام در ایجاد مشکل را گفت.
سرانجام با همکاری هر سه عضو خانواده، برخی نسبت به نقطه نظری یکدیگر همدلی نشان دادند. اگرچه باولبی از توان این مصاحبه های توام به وجد آمده بود، همچنان به چارچوب مصاحبه نفر به نفر پایبند ماند. باولبی اعتقاد داشت ملاقات های خانوادگی میتوانند تسهیل کننده باشند، اما تنها به عنوان چیزی در کنار درمان واقعی، یعنی درمان روان پویشی فردی. چیزی را که باولبی تجربه میدانست، ناتان آکرمن مثمرثمر می دید ۔ خانواده درمانی در کلینیکهای هدایت کودک به عنوان درمان اول. حتی در سال ۱۹۳۸ آکرمن هنگام روبرویی با اختلال در هر کدام از اعضا بر ارزش دیدن خانواده به صورت یک واحد اشاره داشت. در نتیجه، مطالعه خانواده را به عنوان ابزاری برای درک کودک ۔ به جای هر روش دیگری ۔ توصیه کرد. آکرمن به محض اینکه میدید باید برای تشخیص مشکلات خانواده را ببیند، سریع اقدام می کرد ۔ درمان خانواده.
نیاز به مشاوره حضوری دارید ؟!
اگر نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره در منزل دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید که مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ تماس حاصل فرمایید
نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟!
اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp , IMO , Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۳۵۸۹۰۸۸۱۹ تماس حاصل فرمایید.