حالت بدن
حالت هایی که بیمار به بدن خود می دهد و نشانهای است از دفاع های تاکتیکی مختلف. این دفاع ها را باید روشن ساخت و گاه باید مستقیماً به چالش کشید. برای مثال، حالت بدنی خمیده نشانه ای است از بی علاقگی منفعلانه.
درمانگر ممکن است بگوید
- اشاره کردن: به نظر میرسه قوز کردی.
- تردید در دفاع: فکر نمی کنی حالت نشستن شما نشانهای است از میزان علاقه و مشارکت شما در درمان.
- روشن سازی: شیوه نوشتن شما داره یه چیزی به من میگه من واقعا اهمیتی به چیزی که اینجا می گذره نمیدم و ظاهراً ازم میخواد که من هم برخوردی بی توجه و بی اعتنا داشته باشم.
- مقابله: شما می تونید قوز کنید و بگید مهم نیست یا می تونید صاف بشینید و در درمان مشارکت کنید، میخواید کدوم رو انجام بدید؟
- سد کردن: ممکنه، فقط به عنوان یک آزمایش، یه کم صاف بشینید و بعد ببینید آیا چیزی متفاوتی حس کردید یا نه.
بیمار می تواند با گذراندن پاها در کنار هم و با زاویه و کج نشستن به جای روبرو نشستن با درمانگر یا دست به سینه نشستن یا پا روی پا انداختن در برابر نزدیکی با درمانگر مانع تراشی کند. برخی مداخلات احتمالی:
- اشاره کردن: دستهاتون رو در هم قفل کردید.
- تردید در دفاع: الان بدنتون رو تکون دادید و کج نشستید، ممکنه ببینم چی شد که این کارو کردید؟
- روشن سازی: وقتی اینطوری می نشینید به نظر می رسه انگار بیعلاقه اید.
- سد کردن: اگر نخواید دستاتون رو در هم بزنید، چه احساسی در شما داره رخ میده؟
همین رویکرد را میتوان در مورد بیماران منفعل یا فرمان/ لجباز که به پشت لَم می دهند و یا دستشان را زیر سرشان می گذارند به کار برد.