روانکاوی

خود تسکینی

خود تسکینی

خوتسکینی، فرایند آرام کردن خود است و در آن به‌گونه‌ای خیلی جذاب و قوت قلب دهنده‌ای با خود صحبت می‌کنید. بیشتر ما یاد گرفته ایم کودکان را تسکین دهیم، اما به ندرت می توانیم یا می‌خواهیم خودمان را تسکین بدهیم.

فکر کنید چگونه کودکی را تسکین می دهید: برای آرامش بدنی ایجاد می کنید آنها را بغل می کنید و بعد از اینکه مثلاً از جایی افتاده اند یا اتفاق بدی برایشان افتاده، روی دامن خود می نشانید، برای آنها آرامش کلامی ایجاد می کنید بیشتر اوقات به روش ساده ای به آنها قوت قلب می دهید که همه چیز به زودی درست می شود و درک می کنید که آنها آسیب دیده اند و مهمتر از همه اینکه آنها را تایید می‌کنید اینکه قبول می‌کنید آنها ترسیده‌اند، درد دارند یا از نظر هیجانی آسیب دیده‌اند و اجازه می‌دهید، بدانند این گونه احساس داشتن، خوب است و مشکلی ندارد و می خواهید که آنها بهتر شوند. چرا تقریباً برای تمام افراد بالغ، بدون هیچ فکری، ایجاد تجربه های تسکینی برای کودکان قابل قبول است اما انجام همین کارها برای خودشان، قابل قبول نیست؟ بیشتر ما فرضیه های مهمی در مورد مومنی بزرگسال بودن، رشد یافته و بالغ بودن داریم. افراد بالغ تا حدودی بعد از اوف شدن نیازمند تسکین یا دلداری ساده نیستند.

خود تسکینی

استرس ها و فشارهای زندگی

در واقع، بسیاری از افراد تصور می‌کنند، افراد بالغ نباید اوف شوند. باید تا حد نسبت به تمامی استرس ها و فشارهای زندگی روزانه مقاوم باشند. فرضیه تاثیر ناپذیری افراد بزرگسال، آنقدر در ذهن بعضی از افراد ریشه دار شده که هرگز از ذهن آنها جدا نمی شود. شما این موضوع را باور دارید حتی اگر واقعا آن را به خودتان نگویید. علت این است که بچه ها، معمولاً نیازها و خواسته های گونه انسان را خیلی واضح و روشن بیان می‌کنند. بزرگسالان، معمولا وقتی سکندری می خورند و می افتند، به اندازه کودکان نمی ترسند اما در طول زمان سایر انواع افتادن ها الزاماً اینقدر بی اهمیت نیست. زمانی که دوستی در جمعی، شما را خوار و کوچک میکند این موضوع همان اندازه شما را ناراحت می‌کند که افتادن آبنبات روی کف زمین، کودکی را ناراحت می‌کند. چرا نباید به عنوان شخصی بالغ، اکنون که صدمه می‌بینید، بتوانید همان آرامش و تسکینی را که در دوران کودکی به دست می آورید، به دست آورید؟ به خصوص وقتی شدید باشد و تسکین و آرامش می تواند در بهبود شما بسیار موثر باشد. فرضیه دیگری که بزرگسالان مانع خود تسکینی برای خود می شوند، این مفهوم است که دیگران فقط باید تسکین دهنده باشند. ممکن است با خود فکر کنید چرا من باید خودم را آرام کنم؟

دیگران باید مرا آرام کنند و به من تسکین دهند! بی معنی است که اگر من خودم، خودم را تسکین دهم. دیگران باید کلمات تسکین دهنده به من بگویند. از گفتن کلمات تسکین دهنده به خودم احساس حماقت می کنم. من چه کسی هستم؟ فردی غریب و بی دوست که باید همه چیز را خودش برای خودش انجام دهد؟ روشن است اگر تا آخر این روش را ادامه دهید، برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهای خود کاملا به دیگران وابسته خواهد بود و این، وضعیت خوبی نیست. شما باید به طور ایده‌آل، افرادی را که در دوران کودکی به شما محبت کرده و مورد حمایت قرار داده اند، درونی کرده‌اید. اگر اینگونه باشد، همان چیزهایی را به خود بگویید که بزرگسالان مهم معمولا والدین، معلمان، پدربزرگ و مادربزرگ ها و سایر اعضای خانواده به شما به عنوان کودک می گفتند. با این وجود، اگر گذاشته بدی داشته باشید افرادی که از آنها انتظار پشتیبانی و محبت داشتید، برای شما پیام های متضاد یا حتی منفی فرستاده‌اند، ممکن است ارزش‌های ناهنجاری را درونی کرده باشید.

خود تسکینی

من تنها زمانی ارزش تایید دارم که کس دیگری آن را به من بدهد. چون من تسکین می خواهم، پس شایستگی آن را ندارم. تسکین، هدیه ای از دیگران است. فرض مخرب تر دیگر، این است که افراد بزرگسال تصور کنند به هیچ وجه ارزش تسکین دادن را ندارند. در این موارد، نه تنها خود تسکینی را رد می‌کنید، بلکه تسکین ایجاد شده توسط هر منبع دیگری را نیز رد می کنید. احساس می کنید ارزش چنین احساس های خوبی را ندارید. از آنجایی که خیلی زیاد و اغلب اوقات آسیب می‌بینید، احتمالاً باید بی لیاقت باشید. آن چیزی که شایستگی اش را دارید به دست می آورید، درست است؟ با قضاوت در مورد تجربه گذشته خود، ممکن است چیزهایی مثل این را به خود بگویید، من احتمالاً ارزش احساس های خوب را ندارم زیرا خیلی کم آنها را دریافت کرده‌ام. در مورد آن فکر کنید این نحوه استدلال، یک دوره باطل است. شما در گذشته تسکین کافی دریافت نکردید، بنابراین حالا عقیده دارید شایستگی آن را ندارید. پس وقتی این تسکین پیشنهاد می‌شود، آن را نمی پذیرید و خود را بدون تسکین رها می کنید که حول این باور شما دور می زند و ثابت می کند ارزش تسکین را ندارید. روانشناسان این را استدلال هیجانی می نامند. در منطق، آن را اصل این همانی می نامند؟ سرانجام، فرضیه دیگر بزرگسالان این است که تسکین، کوتاه مدت است.

مهارتهای تحمل پریشانی

خوب حالا چه اتفاقی می‌افتد

ممکن است به خود بگویید خوب حالا چه اتفاقی می‌افتد که در این لحظه احساس بهتری داشته باشم؟ درد، دوباره باز خواهد گشت، همیشه همینطوری است. ما قبلا هم با این موضوع سر کار داشته ایم. هیجان ها تمایل دارند موقتی، زودگذر و در نوسان باشند. هیچ احساسی، چه خوب چه بد، برای همیشه طول نمی‌کشد. شما باید تحت تاثیر تجربه خود قرار بگیرید. به این ترتیب باید به جای اجتناب، ایجاد تجربه‌هایی که حتی موقتاً در شما احساس خوبی ایجاد می کنند، مورد توجه قرار گیرد. خود تسکینی را انجام بدهید حتی اگر در ابتدا برایتان عجیب به نظر می رسد. شاید اصلاً تمرین نکرده باشید متاسفانه این موضوع، به این معناست که به جای تسکین از دوره‌های طولانی احساس بد، رنج برده اید. هر قدر این کار را بیشتر تمرین کنید، در انجام آن بهتر خواهید شد. به خود اجازه دهید احساس خوبی داشته باشید. خود تسکینی فقط این است که به خود کمک می کنید احساس بهتری داشته باشید. از طریق تمرکز روی حواس و افکار خود، خودتان را تسکین می دهید.

نیاز به مشاوره حضوری دارید ؟!

اگر نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده  مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید 

نیاز به مشاوره در منزل دارید ؟!

اگر ترجیح می دهید که  مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید

نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟! 

 اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp IMO Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Call Now Buttonدریافت وقت مشاوره