آنچه در این مقاله می‌خوانید
فواید قصه برای کودکان
پرورشی که روح بچه ها با قصه کسب می‌کنند به مراتب بیشتر از تربیتی است که جسم آنها به وسیله ورزش پیدا می‌کند.
ایجاد فضای لذت‌بخش
• ایجاد فضای لذت‌بخش: هدف اولیه قصه مثل بازی به وجود آوردن زمان های خوب همراه با لذت و شور و شوق است. یکی از حالت هایی است که باعث می‌شود ما پدر و مادران برای کمبود کودکمان امن باشیم و به راحتی ارتباط قوی و موثری را با آنها برقرار کنیم.
قصه می تواند هیجانات و احساسات بچه ها را مدیریت و کنترل کند و فضای نامحدود امنی را برای کودکان خود ایجاد کنند که خیال پردازی کنند و با تمرکز بر داستان استرس هایشان را رها کنند. همچنین ما والدین می توانیم به جای بکن نکن های فراوان که هر روزه در زندگی به کار می‌بریم و تمام تلاش‌هایی که برای یاد دادن چیزهای مختلف به بچه ها می کنیم، با قصه خیلی راحت تر این کارها را انجام دهیم؛ اما باید اصول و روشهای آن را هم بلد باشیم. پس اگر نحوه استفاده از این ابزار قدرتمند را یاد بگیریم خیلی راحت تر می توانیم زندگی و کار خود را پیش ببریم
افزایش هوش
• افزایش هوش: می توانیم از طریق داستان بر روی بسیاری از هوش های کودکان کار کنیم، هوش اخلاقی را بالا ببریم، هوش اجتماعی بچه را تقویت کنیم، با سوال پرسیدن از داستان می توانیم هوش درون فردی را در کودک را به کار بیندازیم. او را به طبیعت علاقه مند کنیم و هوش طبیعت گرای کودک را بیدار کنیم.
مجهز کردن کودک به ابزار لازم زندگی
• مجهز کردن کودک به ابزار لازم زندگی: با قصه گویی می توانیم به کودکان یاد دهیم که چگونه میتواند بهتر زندگی کند، راحت تر با بقیه ارتباط بگیرد. او را در برابر خطر های موجود در جامعه آگاه می کنیم و اطلاعات و آگاهی های لازم را به او می‌دهیم تا به قول معروف بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. مهارت هایی را که تا به اینجا گفته شدند؛ مثل: همدلی کردن، آموزش احساسات، درک دیگران، مدیریت خشم، گفتگو و حل مسئله، افزایش خلاقیت و مهارت های مثل؛ نه گفتن، عذرخواهی کردن، مراقبت از خود و آموزش جنسی و… همگی در قالب قصه به راحتی قابل فهم و یادگیری برای کودک هستند.
درمان مشکلات
• درمان مشکلات: می توان با قصه جلوی بسیاری از ترس ها و بدرفتارهای کودکان مثل: ترس از دکتر رفتن، خجالت، کنترل خشم، پرخاشگری، لجبازی، بی انضباطی، بهانه گیری، وابستگی بیش از حد و… قبل از اینکه حاد شوند، جلوگیری کرد. برای مثال کودکی را در نظر بگیرید که خواهر یا برادر کوچکترش را می زنند. در قالب قصه می توانیم به صورت غیرمستقیم بگوییم که کارت درست نیست و چگونه باید عصبانیت و ناراحتی خود را ابراز کنی؛ یا برای بچه که از تاریکی می ترسد می توانیم کتاب مناسبی انتخاب کنیم و برایش بخوانیم تا بفهمد که تاریکی آن قدر هم ترسناک نیست. به بچه ای که لجبازی می کند می توانیم یاد دهیم که چرا بعضی از کارها را انجام می دهد و چگونه باید خواسته اش را بیان کند. مهم تر از تمام این ها می توانیم اعتماد به نفس، خودباوری و همچنین عزت نفس و باور به اینکه تو خودت دوست داشتنی هستی را در کودکان تقویت کنیم.
