مشکلات روانی سالمندان
- کهنسال چه کسی است؟
- کهنسالان چه مشکلات روانی دارند؟
- مشکلات روانی کهنسالان چگونه حل می شود؟
کهنسال به فردی گفته می شود که بالای ۷۰ سال باشد و قوای جسمانی و ذهنی او کاهش یافته اند.
سالخوردگی یا پیری فرایند مسن تر شدن میباشد. در مفهوم کوچک این واژه به پیری بیولوژیکی انسانها، حیوانات و دیگر جانداران اشاره دارد. در مفهوم گستردهتر، سالمندی میتواند به سلولهای منفرد در بدن یک جاندار (پیری سلولی) یا به جمعیت یک گونه اطلاق شود (پیری جمعیت).
در انسانها، سالمندی تجمع تغییرات در یک انسان در طول زمان را نشان میدهد که شامل تغییرات فیزیکی، روانشناختی و اجتماعی میباشد. برای مثال ممکن است زمان واکنش با افزایش سن کاهش یابد در حالی که ممکن است دانش حوادث جهان و خرد افزایش یابد. سالمندی در میان بزرگترین عوامل خطر شناخته شده برای بیشتر بیماریهای بشر قرار دارد. از تقریباً ۵۶ میلیون مرگی که هرساله در جهان اتفاق میافتد، دو سوم آن ناشی از دلائل مرتبط با سن میباشد.
دلایل سالمندی ناشناخته هستند. تئوریهای اخیر یا به مفهوم آسیب اختصاص داده شدهاند، با توجه به اینکه تجمع آسیبهای بیرونی القا شده (مانند جهشهای نقطهای DNA) شاید منجر به نقص سیستمهای زیستی گردند، یا به مفهوم پیری برنامهریزی شده که میگوید فرایندهای درونی (مانند کوتاهی تلومر DNA) باعث پیری میشوند. کشف سال ۱۹۳۴ که نشان میداد محدودیت دریافت کالری میتواند طول عمر خرگوشها را دو برابر بیشتر کند و وجود گونههایی با طول عمر قابل توجه و گونههای بالقوه فناناپذیر مانند هیدر، باعث برانگیختن تحقیقات در زمینه به تعویق انداختن و پیشگیری از سالمندی و بنابراین بیماریهای مرتبط با سن شدهاست.
پیری در برابر نامیرایی
اعضای بسیاری از گونهها لزوماً پیری و مرگ را تجربه میکنند. در عوض، بعضی گونهها میتوانند نامیرا در نظر گرفته شوند. برای مثال باکتریها برای تولید سلولهای دختر تقسیم میشوند. گیاهان توت فرنگی شاخههای رونده را برای ایجاد کلونیهایی از خودشان توسعه میدهند و موجودات گونه هیدر دارای توانایی بازتولیدی هستند که به آنها اجازه میدهد از پیر شدن و مرگ دوری کنند. حتی در بین انسانها و دیگر گونههای فانی، سلولهای قابل ملاحظهای با توانایی فناناپذیری وجود دارد: سلولهای سرطانی که توانایی مردن را از دست دادهاند، مانند خط سلولی HELA(Henrietta lacks) خانم هلا که به خاطر سرطان سرویکس در چهارم اکتبر سال ۱۹۵۱ مرد)، سلولهای بنیادی و سلولهای ویژه نطفه (که سلولهای تخمک و اسپرم را تولید میکنند). در شبیهسازی مصنوعی، سلولهای افراد بالغ میتوانند به شرایط رویانی برگردانده شده و بنابرین میتوانند برای ایجاد بافت یا جاندار جدید بدون پیر شدن استفاده شوند. با این حال سلولهای طبیعی انسان تقریباً پس از ۵۰ بار تقسیم سلولی در محیط کشت آزمایشگاه میمیرند (که این رقم حد هایفیلیک(Hayflic) نامیده میشود که در سال ۱۹۶۱ توسط لئونارد هایفیلیک کشف شد) بعد از یک دوره تجدید کامل (در انسانها بین ۲۰ و ۳۵ سالگی)، پیری از طریق کاهش توانایی پاسخ به استرس، افزایش ناهماهنگی هومستاتیک و افزایش خطر بیماری مشخص میگردد. این مجموعه تغییرات برگشتناپذیر اخیر، بهناچار به وسیله مرگ پایان میپذیرد.
تأثیرات پیری
شماری از نشانههای ویژه پیری به وسیله اکثریت یا بخش قابل توجهی از انسانها در طول دوره زندگی آنها تجربه میشود.
نوجوانان توانایی کودکان برای شنیدن صداهای فرکانس بالای بالاتر از ۲۰ کیلوهرتز را از دست میدهند.یک کاهش مداوم در چندین فرایند شناختی بعد از اوج عملکرد در ۲۵ سالگی اتفاق میافتد.در سن ۳۰ سالگی، چین و چروک عمدتاً به علت مواجهه با نور UV توسعه مییابد بخصوص در نواحی تحت تأثیر نور خورشید (صورت و دستها) در افراد بور.در حدود ۳۵ سالگی، باروری زنان سریعاً کاهش مییابد.در حدود ۴۵ سالگی، عموماً پیرچشمی نمایان میشود.در حدود ۵۰ سالگی، رنگ موها در افراد گونه کاکسوید خاکستری رنگ میشود. بسیاری از مردان تحت تأثیر طاسی قرار میگیرند و زنان وارد یائسگی میشوند.در گروه سنی ۳۰ تا ۶۴ سالگی، آرتروز تا ۵۳ درصد افزایش مییابد. با این حال تنها ۲۰ درصد از این گروه سنی آرتروز ناتوانکننده را گزارش میکنند.در محدوده سنی ۷۰ تا ۷۹ سال، نقص شنوایی جزئی مؤثر بر ارتباط تا ۶۵ درصد عمدتاً در میان مردان کم درآمد افزایش مییابد.بعد از سن ۸۵ سالگی، درک تشنگی کاهش مییابد به این خاطر ۴۱ درصد از سالمندان مایعات کافی نمینوشند. کهولت(Frailty) که به عنوان کاهش توده عضلانی و تحرک تعریف شدهاست، ۲۵ درصد افراد بالاتر از ۸۵ سالگی را تحت تأثیر قرار میدهد.
به علاوه پیری در میان بزرگترین عوامل خطر شناخته شده برای بسیاری از بیماریهای بشر قرار دارد. به خصوص، سن یک عامل خطر اصلی برای رایچترین بیماریهای نرودیجنراتیو میباشد. با افزایش سن، دمانس بیشتر میشود. در حدود ۳ درصد از افراد ۶۵ تا ۷۴ ساله، ۱۹ درصد از افراد ۷۵ تا ۸۴ ساله و تقریباً ۵۰ درصد از افراد بالاتر از ۸۵ سال دمانس دارند. این بیماریها شامل اختلال شناختی خفیف، بیماری آلزایمر، بیماری مغزی، بیماری پارکینسون و بیماری لوکریگز(Lou Gehrig’s) میباشد. تحقیقات، به خصوص بر روی حافظه و سالمندی تمرکز کردهاند و کاهشهایی را در انواع مختلف حافظه با افزایش سن نشان دادهاند اما نه در حافظه معنایی یا دانش عمومی مانند تعاریف لغات، که عموماً در بزرگسالی پایانی یا افزایش مییابد یا ثابت میماند. مطالعات اولیه در مورد تغییرات شناخت با افزایش سن، عموماً کاهشهایی را در هوش سالمندان نشان میدهند اما این مطالعات مقطعی بودهاند نه طولی. بنابراین نتایج آنها ممکن است اثر مصنوعی گروهی باشد تا اینکه مثال صحیحی از کاهش باشد. با این حال، مطالعات
طولی میتوانند به علت تجربه آزمون قبلی مخدوش گردند. ممکن است هوش با افزایش سن کاهش یابد، اگرچه میزان این کاهش ممکن است بسته به نوع فرق کند، و در واقع ممکن است در سرتاسر طول عمر ثابت باقی بماند و تنها زمانی که افراد پیر میشوند، بهطور ناگهانی در اواخر زندگیشان افت کند. تفاوت افراد در میزان افت شناخت نیز ممکن است به لحاظ طول عمر متفاوت افراد قابل توضیح باشد. تغییراتی در مغز وجود دارد: اگرچه از دست دادن نرون بعد از ۲۰ سالگی جزئی هست، یک کاهش ۱۰ درصدی به ازای هر دهه عمر در طول کلی آکسونهای میلین دار مغز وجود دارد. افزایش سن، مثلاً به علت افت شنوایی و اختلال بینایی، میتواند منجر به موانع ارتباطی گردد. اختلالات حسی شامل نقصهای بینایی و شنوایی میباشد. تغییرات در شناخت، شنوایی، و بینایی، با سالمندی سالم مرتبط میباشد و میتواند به علت شباهت با دمانس و زبان پریشی باعث مشکلات تشخیصی گردند. مشکلات معمول که میتوانند خطر افت شنوایی را در افراد سالمند افزایش دهند شامل فشار خون بالا، دیابت، یا استفاده از برخی داروهایی که برای گوش زیانآور میباشند. وسایل کمک شنیداری عموماً مربوط به دستگاههای تقویت شخصی میشوند که عموماً میتوانند شنوایی را تا حدود ۵۰ درصد بهبود بخشند. در اختلال شنوایی، ارتباط غیر کلامی کاهش یافتهاست که میتواند منجر به انزوا و امکان افسردگی منجر شود. تخریب ماکولا دلیل معمول افت شنوایی در سالمندان میباشد. این تخریب، به وسیله تغییرات سیستمیک در گردش فراوردههای دفعی و رشد مویرگهای غیرطبیعی در اطراف رتینای چشم باعث میشود گیرندههای نوری تصاویر درستی دریافت نکنند. میتوان بین پیری پروگزیمال (تأثیرات مبتنی بر سن که ناشی از عوامل در گذشته نزدیک میباشند) و پیری دیستال (تفاوتهای سنی که میتواند در علت اولیه عمر فرد مانند پولیومیلیت دوران کودکی ردیابی شود) تمایز قائل شد. از حدود ۱۵۰۰۰۰ مرگی که در هر روز در جهان اتفاق میافتند، تقریباً دو سوم آن(۱۰۰۰۰۰ مرگ) ناشی از دلایل مرتبط با سن میباشند. در جوامع صنعتی، این نسبت بالاتر است و به ۹۰ درصد میرسد.
علل زیستشناسی پیری
امروزه علت بیولوژیکی پیری، حتی در جانداران نسبتاً ساده و آنهایی که عمر کوتاه دارند ناشناخته است. هنوز کمتر در خصوص پیری پستانداران، تا حدودی به علت عمر طولانیتر حتی پستانداران کوچکی مانند موش (تقریباً ۳ سال)، شناخت حاصل شدهاست. یک مدل جاندار ابتدایی برای مطالعه پیری، نماتود سینورابدیتیس الگانس، به علت طول عمر کوتاه ۲ تا ۳ هفتهای، سادگی انجام اصلاح ژنتیکی یا توقف فعالیت ژنی با تداخل RNA و دیگر عوامل میباشد. بیشتر جهشهای شناخته شده و تداخل RNA نشان میدهند که افزایش طول عمر در ابتدا در نماتودهای سینورابدیتیس الگانس شناخته شد. فاکتورهایی که گمان میرود پیری بیولوژیکی را تحت تأثیر قرار دهند به دو بخش عمده تقسیم میشوند، برنامهریزی شده و مرتبط با آسیب. فاکتورهای برنامهریزی شده از یک جدول زمانی تبعیت میکنند، شاید زنجیرهای از یک برنامه که رشد و تکامل کودکی را تنظیم میکند. این تنظیم میتواند وابسته به تغییرات در بیان ژن باشد که بر سیستمهای مسئول پاسخهای حفظ و نگهداری، تعمیر و دفاع، تأثیر میگذارند. عوامل وابسته به آسیب، شامل حملات محیطی به جاندار زنده میباشند که آسیب تجمعی را در سطوح متغیر القا میکنند. چهار مسیر اصلی وجود دارد که میتوانند بر میزان پیری اثر بگذارند:
محدودیت کالری، احتمالاً بر مسیر سروتونین اثر میگذارد مسیر FOXO3/ سروتونین هورمون رشد/ مسیر سیگنالینگ فاکتور رشد شبه انسولین۱ سطوح فعالیت زنجیره انتقال الکترون در میتوکندری و کلروپلاست (در گیاهان). احتمالاً اکثر این فاکتورها بهطور جداگانه بر پروسه پیری اثر میگذارند، به علت هدف قرار دادن آنها بهطور جداگانه، منجر به افزایش اضافی طول عمر میشود.
عوامل برنامهریزی شدهویرایش
میزان پیری بهطور قابل توجهی در میان گونههای مختلف فرق میکند و این تا اندازه زیاد، بر اساس ژنتیک میباشد. برای مثال گیاهان پایا میتوانند کلونیهایی از خودشان را به وسیله تولید مثل رویشی تولید کنند بنابرین بهطور بالقوه نامیرا هستند در حالی که گیاهان یکساله هرسال میمیرند و به وسیله تکثیر جنسی تولید مثل میکنند. جدا از جاودانگی کلونال، گونههایی خاصی وجود دارند که طول عمر افرادشان در میان دیگر اشکال زندگی زمینی برجسته است. شامل کاج بریستلیکون (گرچه آقای هایفلیک بیان میکند که این درخت هیچ سلول بیش از ۳۰ سال ندارد)، ماهیهایی مانند خاویار و صخره ماهی، نرم تنانی مانند صدف (که در انگلستان به صدف دوکفهای معروف است) و خرچنگ و شقایق دریایی. جنبه ژنتیکی همچنین در مطالعات بر روی صد سالهها توضیح داده شدهاست. در شرایط آزمایشگاهی، محققان ثابت کردهاند که تغییرات معین در ژنهای خاص میتوانند بهطور کاملاً قابل ملاحظهای طول عمر را در کرمهای حلقوی و مخمرها و به مقدار کمتری در مگسهای سرکه نیز به مقدار کم در موش ها، افزایش دهد.
مشکلات روانی در سالمندان
فرآیند پیری بر روی مغز تأثیر عمیقی دارد که نتیجه آن کاهش نورون ها و مشکلات روانی زیر است:
۱. انواع دمانس و اختلال حافظه
۲. افزایش ترس و اضطراب
۳. افزایش افسردگی و میل به خودکشی
۴. افزایش درونگرایی
۵. محافظه کار شدن و ترس از تغییرات
۶. آموزش ناپذیری
۷. کاهش سرعت واکنش
۸. کاهش شنوایی و بینایی
۹. اختلالات خواب و کم خوابی
۱۰. مشکلات ارتباطی
لزوم روانشناسی سالخوردگان
جمعیت جهان و ایران در حال پیر شدن است. افراد پیر آسیب شناسی خاص خود را دارند. توانمند سازی سالخوردگان می تواند یکی از اهداف اصلی سلامت روان باشد.
استفاده از علم و تجربه سالخوردگان و انتقال دانش ایشان به حافظه دیجیتالی می تواند تحول بزرگی در فرایند توسعه ایجاد کند.
اغلب افراد سالخورده که مشکل روانی دارند قادر به استفاده صحیح از دانش و بدن خود نیستند و مداخلات مهندسی می تواند این مشکل را کاهش دهد.
روانشناسی سالمندان
سالمندی مانند مرگ و مالیات، بخش اجتناب ناپذیر دیگری از زندگی است. هر فردی که به دنیا می آید تا حدودی پیر می شود، چه هفت ثانیه و چه هفتاد سال. با این حال اکثر مردم اغلب تا سنین پیری زندگی می کنند. از بسیاری جهات، این می تواند یک نعمت و همچنین یک نفرین باشد. به عنوان مثال، آنها اغلب به اندازهای بزرگ میشوند که به دنبال شغل، تربیت فرزندان و لذت بردن از معاشرت با نوههای خود باشند. متأسفانه سالمندی مجموعه مشکلات منحصر به فرد خود را دارد. در این مرحله از زندگی است که بدن فرد برای استراحت نهایی خود شروع به باد شدن می کند. بسیاری از مشکلات جسمی در اواخر عمر فرد همراه با مسائل خانوادگی و اجتماعی می تواند بر ذهن فرد نیز تأثیر بگذارد. روانشناسی سالمندی شاخه مهمی از روانشناسی است که بر مشکلات روحی، عاطفی و جسمی افراد مسن تمرکز دارد. این اغلب شامل مطالعه و تحقیق در مورد مشکلات مختلفی است که ممکن است با نزدیک شدن به پایان عمر در سنین بالا رخ دهد. به عنوان مثال، تعداد مشکلات جسمی که یک فرد در این زمان با آن روبرو می شود می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. حتی افراد مسنتری که عموماً سالم در نظر گرفته میشوند، معمولاً متوجه میشوند که قادر به انجام کارهایی نیستند که قبلاً انجام میدادند. همچنین، بسیاری از مردم شروع به تماشای مرگ دوستان و همسران خود می کنند که اغلب می تواند منجر به غم و اندوه و افسردگی شود. در برهه ای از زمان، این تنها مشکلات جسمانی دوران سالمندی بود که بیشتر مورد توجه قرار گرفت. مشکلاتی که سالمندان از نظر روحی و روانی با آن مواجه بودند، لزوماً نادیده گرفته نشدند، اما همیشه به آنها پرداخته نشد. افراد مسن اغلب فقط تحت درمان قرار میگرفتند و تا زمانی که زمانشان تمام میشد از نظر جسمی راحت نگه داشته میشدند. در طول قرن بیستم، این دکتر مارجوری وارن بود که برای اولین بار سعی کرد این را تغییر دهد. وارن معتقد بود که مراقبت از آسایش جسمی یک فرد مسن نه تنها مهم است، بلکه درمان اختلالات روحی و روانی نیز اهمیت دارد. او از طریق تحقیقات خود دریافت که افراد مسنی که به این شیوه از آنها مراقبت می شود، بیشتر احتمال دارد مستقل شوند یا بمانند. با این حال، تا سال 1970 توجه کمی به روانشناسی سالمندان شد. در همین زمان بود که بسیاری از پیشگامان روانشناسی آن روز، خود سالخورده بودند و شروع به برخورد با مشکلات مربوط به سن، مانند آلزایمر و زوال عقل کردند.
چرا ما به روانشناسی سالمندان نیاز داریم؟
همانطور که در بالا ذکر شد، چندین مشکل خاص وجود دارد که ممکن است با نزدیک شدن به سن پیری فرد را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، افزایش مشکلات جسمی اغلب می تواند منجر به تحرک کمتر و وابستگی بیشتر به افراد دیگر شود. این عدم استقلال گاهی اوقات می تواند تأثیر مخربی بر برخی افراد داشته باشد و منجر به اختلالاتی مانند افسردگی شود. بیماری های پایانی و مزمن نیز می توانند بر وضعیت روانی سالمندان تأثیر منفی بگذارند. برخی از مشکلات جسمانی که با پیری به وجود می آیند می توانند مستقیماً بر عملکردهای شناختی سالمندان مانند افکار، خاطرات و رفتار تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، تخریب عصبی یکی از شایع ترین علل بیماری هایی مانند بیماری پارکینسون، بیماری آلزایمر و زوال عقل است. اگرچه بسیاری از این بیماری ها غیرقابل درمان هستند، پزشکان گاهی اوقات می توانند پیشرفت بیماری ها را کند کرده و علائم را درمان کنند. حافظه حوزه دیگری است که روانشناسان سالمندان نیز ممکن است روی آن تمرکز کنند. با بالا رفتن سن، توانایی ما برای حفظ و یادآوری خاطرات شروع به کاهش می کند. این مشکل گاهی اوقات توسط بیماری های عصبی مانند بیماری آلزایمر تشدید می شود. مشکلات حافظه می تواند نسبتاً ناامید کننده باشد، چه نتیجه روند طبیعی پیری باشد یا یک بیماری دژنراتیو جدی تر. بسیاری از سالمندان نیز متوجه می شوند که در حلقه های اجتماعی آنها نیز کاهش یافته است. آنها یا دوستان نزدیکشان ممکن است نتوانند خانه های خود را ترک کنند یا مسافت های کوتاهی را برای دیدار با یکدیگر طی کنند. حتی ممکن است ببینند که دوستانشان در حال مرگ هستند. این نوع موقعیت ها اغلب می تواند منجر به تنهایی، غم و اندوه و افسردگی شود. روانشناسی سالمندان می تواند در هر یک از این موارد و موارد دیگر کمک کند. به عنوان مثال، متخصصان در این زمینه می توانند به افراد مسن که احساس افسردگی، ناامیدی، اضطراب و اندوه را تجربه می کنند، مشاوره ارائه دهند. این نوع مشاوره می تواند به ایجاد احساس بهتر در سالمندان کمک کند و خانواده درمانی می تواند به عزیزان آنها کمک کند تا با تغییراتی که در دوران سالمندی با آن مواجه می شوند سازگاری بهتری داشته باشند. روانشناسان سالمندی گاهی اوقات می توانند به سالمندان کمک کنند تا با درد مزمن و مشکلات حافظه نیز مقابله کنند. به طور خلاصه، روانشناسی سالمندی می تواند به افراد مسن کمک کند تا بقیه روزهای خود را در آرامش و آسایش نسبی و با ذهنی آرام سپری کنند.
حضور افراد سالمند در مشاغل حساس.
اگر فرد سالمند که یکی از مشکلات ده گانه فوق را دارد شغل حساسی مانند رانندگی، ریاست، قضاوت و مانند اینها داشته باشد ممکن است به خود یا دیگران آسیب های جدی وارد کند.
سیاست مداران سالمند که مشکلات روانی دارند به دلیل ترس از تغییر و محافظه کاری، کاهش سرعت واکنش و مشکلات ارتباطی برای کشورها بسیار خطرناک هستند و تصمیمات نادرست یا تاخیر در تصمیم گیری در ایشان می تواند کشوری را به نابودی کشاند.
مدیران کهنسال که مشکلات روانی دارند طبق قانون بازنشسته می شوند ولی برخی از طریق رانت خواری شغل مادام العمر دارند و یا مجددا وارد شغل دیگری می شوند در حالی که افراد جوانتر و توانمندتری نیز برای همان مشاغل وجود دارند.
ادامه کار افراد کهنسال که مشکلات روانی دارند به دلیل منفعت طلبی حزبی، سیاسی یا فردی است و عواقب مخرب زیادی برای امنیت و توسعه کشورها دارد.
به کارگیری و اشتغال کهنسالانی که مشکلات روانی دارند و این مشکلات توسط متخصصین سلامت روان تایید شده است یکی از موانع جدی توسعه کشورهاست. این موضوع چنان مهم است که نیاز به تدوین قانونی در قانون اساسی دارد.
افراد غیر سالمند و جوانی که مشکلات روانی دارند می توانند در مشاغلی که احتمال آسیب اندک است مانند رانندگی و فروشندگی شاغل شوند.
افراد کهنسالی که مشکل روانی دارند می توانند در صورت لزوم در شغل نویسندگی یا آموزش مشغول شوند ولی تصدی مشاغل حساس مانند ریاست، قضاوت، جراحی، رانندگی و . . . برای ایشان مضر است.
الزامات تحصیلی برای تبدیل شدن به روانشناس سالمندی چیست؟
اکثر افراد حرفه روانشناسی سالمندی خود را مانند هر حرفه روانشناسی دیگر – با یک مدرک لیسانس چهار ساله در روانشناسی شروع می کنند. با این حال، روانشناسان مشتاق سالمندان باید بر دوره هایی تمرکز کنند که با افزایش سن و رشد طول عمر سروکار دارند. درجات پیشرفته در روانشناسی یا روانشناسی سالمندی نیز اغلب هنگام پیگیری مشاغل روانشناسی سالمندان ضروری است. برای یک شغل موفق، معمولاً مدرک کارشناسی ارشد و دکترا ضروری است. اگرچه برخی از دانشگاه ها برنامه های درجه پیشرفته در روانشناسی سالمندان ارائه می دهند، مدارک پیشرفته در روانشناسی با تمرکز بر سالمندان نیز معمولاً کافی است. تجربه کار با سالمندان نیز برای هر شغل موفق روانشناسی سالمندان ضروری است. کار با افراد مسن اغلب چالش های خاص خود را به همراه دارد و اغلب نیاز به یک فرد دلسوز و صبور است تا در این زمینه به برتری برسد. کارآموزی، موقعیت های داوطلبانه، و کار با افراد مسن اغلب یکی از بهترین راه ها برای به دست آوردن تجربه و یافتن اینکه آیا این نوع شغل برای شما مناسب است یا خیر.
روانشناس سالمندان چه می کند؟
اول از همه، روانشناس سالمندان باید نسبت به نیازهای خاص سالمندان و خانواده آنها حساس باشد. این یک زمان حساس در زندگی یک فرد است و باید به این ترتیب با آن برخورد کرد. روانشناس سالمندان باید دلسوز، صبور و فهمیده باشد، خواه در درجه اول به عنوان محقق کار کند یا مستقیماً با خود افراد مسن کار کند. برخی از روانشناسان سالمندان ممکن است بر روی تحقیق در مورد عملکردهای شناختی مغز پیر تمرکز کنند. این ممکن است شامل تحقیق در مورد حافظه و تغییرات رفتاری باشد، یا ممکن است شامل تحقیق در مورد بیماری های روانی باشد که با افزایش سن برجسته تر می شوند. تحقیقات اغلب با مشاهده، مصاحبه و مصاحبه با افراد مسن و خانواده های آنها انجام می شود. با این حال، یک روانشناس بالینی یا مشاوره ای سالمندان، اغلب با افراد مسن کار می کند تا به آنها کمک کند تا بر انواع اختلالات روانی مختلف غلبه کنند. برخی از مشکلات روانی برجستهتر که در این مرحله از زندگی با آن مواجه میشوند ممکن است شامل افسردگی، غم، سردرگمی و نوسانات خلقی باشد. روانشناسان سالمندان که با افرادی که از مشکلات جزئی رنج می برند کار می کنند اغلب می توانند از طریق مشاوره و درمان به آنها کمک کنند. مشاوره انفرادی اغلب بسیار مؤثر است، اما بسیاری از افراد مسن نیز از گروه درمانی سود می برند. یک روانشناس سالمندان در طول دوران حرفه ای خود اغلب از نزدیک با سایر افراد در زمینه پزشکی همکاری می کند. به عنوان مثال، این متخصصان اغلب با ارائه دهندگان مراقبت های اولیه افراد مسن ارتباط برقرار می کنند، به خصوص اگر یک بیماری مزمن یا لاعلاج وجود داشته باشد. یک روانشناس سالمندان همچنین ممکن است در کنار یک روانپزشک سالمندان کار کند که می تواند داروهای لازم را در مواردی که اختلالات روانی شدید، مانند افسردگی شدید یا زوال عقل را شامل می شود، تجویز کند. یک روانشناس سالمندان کجا کار می کند؟ با توجه بیشتر به سلامت روانی افراد مسن، روانشناس سالمندان اغلب برای یافتن شغل مشکل کمی دارد. چندین مرکز مختلف ممکن است به دلایلی روانشناس سالمندان را استخدام کنند. به عنوان مثال، مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی ممکن است این افراد را برای مطالعه تأثیرات پیری بر تواناییهای شناختی افراد استخدام کنند. در چند دهه گذشته، یافتن درمانی برای بیماری آلزایمر نیز یکی دیگر از مسائل بسیار مهم برای متخصصان سالمندان است. روانشناس سالمندان همچنین می تواند در یک مرکز مراقبتی که بر درمان بیماران مسن تمرکز دارد، شغل پیدا کند. به عنوان مثال، مراکز مراقبتی مانند بیمارستان ها و خانه های سالمندان، اغلب به دنبال استخدام روانشناسان سالمندان، همراه با انواع دیگر متخصصان سالمندان هستند. یک روانشناس سالمندان همچنین ممکن است بتواند در مطب پزشکان و جوامع کمکی برای زندگی شغلی پیدا کند.